شهریور ۰۸، ۱۳۹۴

-=


مبنای الوهیت مسیح در کتاب مقدس




علاوه بر ادعاهای مشخصّی که عیسی راجع به خود داشت، شاگردانش نیز الوهیّت او را تصدیق کردند. آنها اعلام نمودند که مسیح قدرت بخشش گناهان را دارد، واین کاری است که فقط خدا میتواند انجام دهد، چون گناهان ما در واقع بر علیه او بوده اند .
(اعمال 5: 31 ؛ کولسیان 3: 13 ؛ مزمور 130: 4 ؛ ارمیا 31 :34).در همین رابطه، مسیح به عنوان کسی معرّفی شده است که بر زندگان و مُردگان داوری خواهد کرد .
(دوم تیموتاوس 4 : 1).
توما عیسی را "خدای من و خداوند من" خطاب میکند. (یوحنا 20 : 28).
پولس عیسی را "خدای عظیم و نجات دهنده" مینامد (تیطس 2: 13) ؛ و روشن میسازد که عیسی مسیح قبل از تجسّم ، "در صورت خدا" بود (فیلیپیان 2: 5).
نویسندۀ رساله به عبرانیان در خصوص عیسی مینویسد: "ای خدا تخت تو تا ابدالآباد است و عصای ملکوت تو عصای راستی است" (عبرانیان 1: 8).
یوحنا میگوید که : "در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود" ( یوحنا 1:1). ودر کلام خدا تعالیم بسیاری وجود دارند که خداوندی و الوهیت عیسی مسیح را تصدیق میکنند .(مکاشفه 1: 17 ؛ 2: 8 ؛ 22: 13 ؛ اول قرنتیان 10: 4 ؛ اول پطرس 2: 6- 8 ؛مزمور 18: 2 ؛ 95: 1؛ اول پطرس 5: 4 ؛ عبرانیان 13: 20 )
، لیکن فقط یکی از این شواهد کافی است تا ثابت کند که الوهیت مسیح در نزد شاگردان امری پذیرفته شده بود.
مچنین عناوینی به عیسی مسیح نسبت داده شده که در عهد عتیق، فقط مختص یهُوّه (نام رسمی خداوند) بوده است. عنوان عهد عتیقی "نجات دهنده" (مزمور 130: 7 ؛ هوشع 13: 14) در عهد جدید به عیسی مسیح اطلاق شده است (تیطس 2: 13 ؛ مکاشفه 5: 9).
عیسی مسیح در متی باب اول، عمانوئیل (خدا با ما) نامیده شده است. در کتاب زکریا 12: 10، این یهوه است که میفرماید : "بر من که نیزه زدهاند ،خواهند نگریست". اما عهد جدید این شرایط را در مورد مصلوب شدن عیسی مسیح توصیف میکند. (یوحنا 19 : 37 ؛ مکاشفه 1 : 7).
اگر یهوه را نیزه زده و بر او خواهند نگریست؛ و عیسی مسیح را نیز نیزه زده، بر او نگریستند ؛ پس عیسی مسیح همان یهوه است. در فیلپیان 2: 10 – 11، پولس رسول اشعیا 45: 22 – 23 را در رابطه با عیسی مسیح بکار برده و آنرا تفسیر میکند. او از این فراتر رفته؛ در دعاهای خود نام عیسی را در کنار نام یهوه و هم مرتبه با او، بکار میگیرد: "فیض و سلامتی از جانب پدر ما خدا و عیسی مسیح خداوند بر شما باد" (غلاطیان 1: 3 ؛ افسسیان 1: 2).
 کفر است اگر برای عیسی الوهیت قائل نشویم. در فرمان تعمید مسیح ، نام عیسی در کنار نام یهوه بکار رفته است: "در نام پدر [مفرد]، پسر و روح القدس" (متی 28: 19؛ همچنین دوم قرنتیان 13: 14).
 در کتاب مکاشفه ، یوحنا میگوید که همۀ خلقت، مسیح (برّه) را پرستش کردند. پس چنین نتیجه میگیریم که مسیح قسمتی از خلقت نیست.
اعمالی که تنها و تنها شایستۀ ذات اقدس الهی است به عیسی مسیح نسبت داده شدهاند. مسیح نه فقط مُردگان را زنده ساخت (یوحنا 5: 21؛ 11: 38 – 44) ، و گناهان را بخشید (اعمال 5: 31 ؛ 13: 38)، بلکه او خالق عالم هستی و نگهدارندۀ آن است (یوحنا 1: 2؛ کولسیان 1: 16 – 17)! این نکته قانع کنندهتر میشود وقتی که یهوه میفرماید که در طول آفرینش ، تنها بوده است (اشعیا 44: 24).
علاوه بر اینها، عیسی مسیح دارای صفاتی است که فقط خدا میتواند آنها را داشته باشد: ابدی (یوحنا 8: 58)، حاضر مطلق (متی 18: 20 ، 28: 20)، دانای مطلق (متی 16: 21)، و قادر مطلق (یوحنا 11: 38 -44).

حالا ، وقتی شخصی ادعای الوهیت کند؛ گول زدن مَردُم به باور کردن آن، یک چیز است و ثابت نمودن آن چیزی دیگر. مسیح برای اثبات الوهیت خود ، معجزات متعددی انجام داد و حتی از مُردگان نیز قیام فرمود. چند نمونه از معجزات او عبارتند از: تبدیل آب به شراب (یوحنا 2: 7)، راه رفتن بر روی آب (متی 14: 25)، تکثیر چیزهای فیزیکی (یوحنا 6: 11)، شفا دادن کوران (یوحنا 9: 7)، لنگان (مرقس 2: 3) ، و بیماران (متی 9: 35؛ مرقس 1: 40–42) و برخیزانیدن مُردگان (یوحنا 11: 43–44؛ لوقا 7: 11–15؛ مرقس 5: 40–35). و فراتر از همه اینها ، خود مسیح از میان مُردگان قیام فرمود. بجز مرگ و قیام خدایان افسانهای بت پرستان، در هیچ مکتب و یا دین دیگری، تا این حدّ جدّی، موضوع قیام از مُردگان مطرح نشده است. و هیچ دین دیگری تا این حدّ شواهد خارج از نوشته جات مُقدّس، جهت تأ یید صحّت خود، ارائه نداده است. طبق اظهارات دکتر گری هابرماس، حداقل دوازده حقیقت تاریخی وجود دارند که حتی محققین منتقد مسیحیت نیز آنها را میپذیرند.