تیر ۰۶، ۱۳۹۴

شهروندان حکومت خداوند در شناخت و درک شریعت




"گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم‌؛ نیامده‌ام تا باطل نمایم‌، بلکه تا تمام کنم‌. زیرا هر آینه به شما می‌گویم تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطه‌ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود." متی 5: 17-19
از همان آغاز، عیسی برای همه روشن می‌سازد که نیامده تا «تورات یا صحف انبیا را باطل سازد»،
عیسی مسیح هیچکدام از قوانین الهی را تغییر نداد بلکه بوسیله تشریح ،" مقصود اصلی "این قوانین را روشنتر و تکمیلتر نمود. مثلا عیسی فرمود: اگر کسی به زنی به غیر از همسر خود به چشم شهوت بنگرد،مرتکب گناه زنا شده است .قوانین عهد عتیق شخص را جهت عمل زنا محکوم میکرد ولی عیسی افکار شهوانی را که از قلب سرچشمه می گیرد محکوم مینماید.او دستور فرمود که در گفتار صادق باشیم و راستگو و هر گونه قسم خوردن را چه به نام خداوند و چه به چیزهای دیگر را منع فرمود. اگرهر کلمه از گفتار انسان حقیقت باشد دیگر نیازی به قسم نمیباشد. او به پیروان خود فرمود نه تنها به دوستان خود محبت کنید بلکه به دشمنان خود نیکی و محبت نمایید.و برای آنها دعای خیر نمایید.
عیسی مستی  و هرگونه عمل غیر اخلاقی را منع میکند.او فرمود که فرزندان خدا میباید کامل و پاک باشند زیرا که بدنهای ما معبد و جایگاه خداوند است. ما باید کامل باشیم همانطور که پدر آسمانی ما کامل است.

هدف مسیح ، تعلیم این حقیقت است که شاگردانش باید "متفاوت‌" باشند، متفاوت با مذهبیون ظاهری و متفاوت با خدانشناسان‌. شهروندان حکومت خداوند فقط به ظاهر فرامین خداوند توجه نمیکنند. و را رسیدن به خشنودی خداوند را فقط در انجام شریعت نمیدانند. در آیه‌های ۱۳ تا ۱۶ از باب پنجم متی‌، مسیح می‌فرماید که شاگردانش باید نمک و نور جهان باشند.

خرداد ۳۰، ۱۳۹۴

درخواست دعا



دوستان عزیز و خواهران و برادران ایماندار
در خواست دعا داریم برا ی شفا و موفقیت در عمل جراحی قلب پدر عزیز و مهربانم!
پدر جان در حضورت زانو میزنم و میطلبم بهبودی پدر جسمانیم را .
خداوندا به اسم مبارک تو شفای پدر عزیزم را اعلام خواهم کرد. زیرا که تو فرمودی شفا بیاب و برخیز ! شفای و برکت تو جاری باشد بر او ،عیسی جان زیرا که تنها تو شفا دهنده هستی..
ای خداوند امشب این پدر عزیزم را به حضور تو بلند میکنم و از تو می خواهم ای پزشک اعظم ،شفای کامل تو بر او جاری شود تا شکوه و جلال تو او را بپوشاند و دستان قدوس تو قلب بیمار او را شفا دهد ،چرا که تو هستی ای مسیح که تاریکی و درد و بیماری را عقب میزنی و درهم میکوبی .
ای خداوندم تو زنده هستی تو رو شکر میکنم ای کاهن اعظم تو را شکر میکنم ای شبان نیکو ،تو قادر مطلق هستی و ایمان داریم که به دعا های تک تک ما آمین میگویی .
ما اعلام میکنیم در اسم عیسی مسیح شفا است. 

آمین

خرداد ۲۷، ۱۳۹۴

ده فرمان خداوند در عهد عتیق



ده فرمان ده قانون در کتاب مقدس هستند که خدا به ملت اسرائیل بعد از مدت کوتاهی از خروج از مصر داد. ده فرمان در واقع خلاصه ای از 613 فرمان در قوانین عهد عتیق است. اولین چهار فرمان در رابطه با خداست. آخرین شش فرمان در رابطه با رابطه با یکدیگر است. ده فرمان در کتاب خروج 20: 1-17 و تثنیه 5: 6-21 در کتاب مقدس به ثبت رسیده است.

1) "تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد" این فرمان مخالف پرستش هر خدایی بغیر از خدای حقیقیست و همة خدایان دیگر خدایان دروغین هستند.
2) "هیچگونه بتی بشکل حیوان یا پرنده یا ماهی برای خود درست نکن. دربرابر آنها زانو نزن و آنها را پرستش نکن، زیرا من که خداوند، خدای تو می باشم، خدای غیوری هستم و کسانی که با من دشمنی کنند مجازات می کنم. این مجازات شامل حال فرزندان آنها تا نسل سوم و چهارم نیز می گردد. اما بر کسانی که مرا دوست داشته باشند و دستورات مرا پیروی کنند، تا هزار پشت رحمت می کنم" این فرمان مخالف ساختن بت و ساختن نمادی دیدنی از خداست. ما نمی توانیم تصویری را خلق کنیم که خدا را بطور دقیق بتصویر در بیاورد. درست کردن بتی که نماد خدا باشد مثل پرستش خدایان دروغین است.
3) "از نام من که خداوند، خدای تو هستم سوء استفاده نکن. اگر نام مرا با بی احترامی به زبان بیاوری یا به آن قسم دروغ بخوری، تو را مجازات می کنم." این فرمان مخالف این است که اسم خدا را بیهوده ببریم. ما نباید اسم خدا را سبک کنیم. ما باید به اسم خدا احترام بگذاریم و بطرق مختلف اسم او را جلال دهیم.
4) "روز سبت را به یاد داشته باش و آن را مقدس بدار. در هفته شش روز کار کن، ولی در روز هفتم که سبت خداوند است هیچ کار نکن، نه خودت، نه پسرت، نه دخترت، نه غلامت، نه کنیزت، نه مهمانانت و نه چهارپایانت. چون خداوند در شش روز، آسمان و زمین و هر چه را که در آنهاست آفرید و روز هفتم دست از کار کشید. پس او روز سبت را مبارک خواند و آن را روز استراحت تعیین نمود." این فرمانیست که در مورد سبت (شنبه، آخرین روز هفته) بعنوان روز مخصوص خداوند است.
5) "پدر و مادرت را احترام کن تا در سرزمینی که خداوند، خدای تو به تو خواهد بخشید، عمر طولانی داشته باشی " این فرمانیست که همیشه باید با والدین با احترام رفتار کرد.
6) "قتل نکن" این فرمانیست مخالف قتل عمد انسانی دیگر.
7) "زنا نکن" این فرمانیست مخالف داشتن رابطة جنسی با کسی غیر از با همسر خود.
8) "دزدی نکن" این فرمانیست مخالف قصب کردن هر چیزیکه صاحب آن کس دیگریست.
9) "دروغ نگو" این فرمانیست که مخالف شهادت دادن به دروغ است. درواقع این فرمان برخلاف دروغگوییست.
10) "چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش. به فکر تصاحب غلام و کنیز، گاو و الاغ، و اموال همسایه ات نباش." این فرمانیست برخلاف طمع کردن به آنچیزی که مالک آن شخص دیگریست. طمع می تواند به شکستن یکی از فرمانهای بالا بینجامد، یعنی قتل، زنا، و دزدی. اگر انجام کاری اشتباه است، اشتیاق به انجام آن هم اشتباه است.
خیلی از مردم به اشتباه به ده فرمان بعنوان یک سری قانون نگاه می کنند که اگر آنها را دنبال کنند، بعد از مرگ ورود آنها را به بهشت تضمین می کند. بر عکس، منظور از ده فرمان این است که مردم متوجه شوند که نمی توانند قانون را کاملا رعایت کنند (رومیان 7: 7-11)، و در نتیجه به فیض و رحمت خدا نیاز دارند. برخلاف ادعای مرد ثروتمند جوان در متی 19: 16، هیچکس نمی تواند کاملا از ده فرمان اطاعت کند(جامعه 7: 20). ده فرمان نشان می دهد که ما همه گناه کرده ایم (رومیان 3: 23) و به رحمت و فیض خدا که تنها از طریق ایمان به عیسی مسیح امکان پذیر است نیاز مندیم.


خرداد ۱۸، ۱۳۹۴

عیسی برة خداست یعنی چه؟




وقتی در یوحنا 1: 36 و یوحنا 1: 29 عیسی برة خدا خوانده شد، در واقع به او بعنوان قربانی کامل و بی عیب برای گناهان اشاره شد. برای اینکه بفهمیم مسیح که بود و چه کرد، باید از عهد عتیق شروع کنیم، چونکه نبوتهایی در آن است که در مورد آمدن مسیح بعنوان یک هدیة جرم و قربانی گناه صحبت می کند (اشعیاء 53: 10). در واقع، تمام سیستم قربانیها بوسیلة خدا در عهد عتیق برقرار شد و پایة آمدن عیسی مسیح را بنا کرد که قربانی کامل خدا برای پرداخت جریمة گناهان قوم او بود (رومیان 8: 3، عبرانیان 10).

قربانی بره ها رُل خیلی مهمی در زندگی مذهبی یهودیان و در سیستم قربانیها بازی می کرد. وقتی یحیی تعمید دهنده به عیسی بعنوان "برة خدا که گناه جهان را بر می دارد" اشاره کرد (یوحنا 1: 29)، یهودیانی که این را شنیدند احتمالا فورا فکر یکی از قربانیهای مهم را کردند. چون وقت عید فصح نزدیک بود، اولین فکر ممکن است فکر قربانی فصح بوده باشد. جشن فصح یکی از جشنهای اصلی یهودیان بود که به یادبود کار رهایی بخش خدا برای قوم اسرائیل از بند مصر هر سال برگزار می شد. در واقع، کشتن برة فصح و پاشیدن خون آن بر سر در خانه ها (خروج 12: 11-13) تصویر زیبایی از کار فدیة مسیح بر روی صلیب است. آنهایی که او برایشان مرد با خون او پوشیده شده اند و از فرشتة مرگ محافظت می شوند (از نظر روحانی).

قربانی مهم دیگری که در آن بره قربانی می شد، قربانی روزانه در معبد اورشلیم بود. هر صبح و هر بعد از ظهر، یک گوسفند در معبد برای گناهان قوم قربانی می شد (خروج 29: 38-42). این قربانیهای روزانه، مثل بقیة قربانیها، فقط برای این بودند که مردم را بطرف قربانی کامل مسیح بر روی صلیب راهنمایی کنند. درواقع، زمان مرگ مسیح بر صلیب همزمان با قربانی بعد از ظهر بود که در معبد گذرانیده می شد. در ضمن یهودیان در آن وقت با اشعیاء و ارمیاء، انبیای عهد عتیق آشنایی داشتند که آمدن کسی را پیشگویی کرده بودند که آورده می شد "مثل برة دست آموز که به مذبح برند" (ارمیاء 11: 19، اشعیاء 53: 7) و با شکنجه ها و قربانی آزادی اسرائیل را فراهم می کرد. البته، آن شخص کسی بجز عیسی مسیح نبود، "برة خدا".

درحالیکه عقیدة قربانی امرزه عجیب بنظر می آید، اما مفهوم پرداخت و بها چیزیست که هنوز و بسادگی قابل درک است. ما می دانیم که جریمة گناه مرگ است (رومیان 6: 23) و گناهان ما ما را از خدا دور می کنند. بعلاوه می دانیم که کتاب مقدس به ما یاد می دهد که ما همه گناه کرده ایم و هیچکدام در مقابل خدا بیگناه نیستیم (رومیان 3: 23). بخاطر گناهانمان، ما از خدا جدا شده ایم، و در مقابل او مجرم هستیم. بنابراین تنها امیدی که ما می توانیم داشته باشیم این است که او خود راهی برای ما مهیا کند تا بتوانیم با او آشتی کنیم و این همان کاری است که او کرد وقتیکه پسرش عیسی مسیح را فرستاد تا بر صلیب بمیرد. مسیح مرد تا فدیة گناهان ما را بپردازد یعنی فدیة گناهان کسانیکه به او ایمان آورند.

از طریق مرگ او بر صلیب بعنوان قربانی کامل برای گناه و از طریق قیام او که سه روز بعد از مرگش بود، اگر به او ایمان بیاوریم همین الان حیات ابدی را داریم. این حقیقت که خدا خودش هدیة قربانی و فدیة گناههان ما را تامین کرده است قسمتی از خبر خوش پر جلال و مجید انجیل است که بطور واضح در 1 پطرس 1: 18-21 می گوید "زیرا می دانید که خریده شده اید از سیرت باطلی که از پدران خود یافته اید نه به چیزهای فانی مثل نقره و طلا، بلکه به خون گرانبها چون خون برة بی عیب و بیداغ یعنی خون مسیح که پیش از بنیاد عالم معین شد لکن در زمان آخر برای شما ظاهر گردید که بوساطت او شما بر آن خدائیکه او را از مردگان بر خیزانید و او را جلال داد ایمان آورده اید تا ایمان و امید شما بر خدا باشد".


خرداد ۱۳، ۱۳۹۴

عیسی پسر خدا




عیسی مثل یک پدر و پسر انسانی، پسر خدا نیست. خدا ازدواج نکرد که پسر داشته باشد. خدا با مریم هم بستر نشد که با هم پسری را تولید کنند. عیسی پسر خداست یعنی خدا در جسم انسان خود را به ما نشان داد (یوحنا 1 : 1 ، 14 ). عیسی پسر خداست که در بدن مریم بوسیلة روح القدس قرار گرفت. لوقا 1 : 35 می گوید، "فرشته در جواب وی گفت روح القدس بر تو خواهد آمد و قوت جضرت اعلی بر تو سایه خواهد افکند. از آنجهه آن مولود مقدس پسر خدا خوانده خواهد شد."

در ضمن محاکمه اش در مقابل رهبران یهودی، کاهن اعظم به عیسی گفت "ترا به خدای حی قسم می دهم ما را بگوی که تو مسیح پسر خدا هستی یا نه" (متی 26 : 63). عیسی بوی گفت "بله، تو گفتی و نیز شما را می گویم بعد از این پسر انسان را خواهید دید که بر دست راست قوت نشسته بر ابرهای آسمان میاید." (متی 26 : 64). رهبران یهود عیسی را به کفر متهم کردند (متی 26 : 65 -66). بعد، در حضور پنطیوس پیلاطس "یهودیان بدو جواب دادند که ما شریعتی داریم و موافق شریعت ما واجب است که بمیرد زیرا خود را پسر خدا ساخته است." (یوحنا 19 : 7 ). چرا ادعای او برای پسر خدا بودن کفر محسوب می شد و باید می مرد؟ رهبران یهود دقیقا معنی"پسر خدا" را می دانستند. پسر خدا بودن یعنی طبیعت خدا را داشتن. پسر خدا بودن یعنی "از خدا" بودن. ادعای داشتن طبیعت خدا یعنی ادعای خدا بودن، برای رهبران یهود کفر بود. بنابراین، بر اساس لاویان 24 : 15 مرگ او را خواستار بودند. عبرانیان 1: 3 این را واضح می گوید که پسر خدا "فروغ جلالش و خاتم جوهرش" می باشد.


مثال دیگر را در یوحنا 17 : 12 می بینیم یعنی جایی که یهودا "پسر هلاکت" خوانده می شود. یوحنا 6 : 71 به ما می گوید که یهودا پسر شمعون بود. پس منظور یوحنا از اینکه یهودا را "پسر هلاکت" معرفی کرده بود چه بود؟ لغت هلاکت یعنی " خرابی، ویرانی، اصراف". یهودا عملا پسر خرابی، ویرانی، و اصراف نبود، اما اینها علامت زندگی یهودا بود. یهودا تجسمی از هلاکت بود. به همین ترتیب، عیسی پسر خداست. پسر خدا خود خداست. عیسی خدای تجسم یافته است (یوحنا 1 : 1 ، 14).