فروردین ۱۱، ۱۳۹۴

ایرانیان در کتاب مقدس



آيا 
متوجه شده ايد که نام کشور ايران مرتباً در کتابمقدس مسيحيان ذکر شده است؟ چهار پادشاه اول
پارس: کورش؛ داريوش، خشاريارشا، و اردشير بارها نامشان در کتابمقدس ذکر شده است. ايران يکی
 ازاولين مليت هايی است که خدا برگزيد تا اراده مقدس خود را به انجام برساند.
 ايران، که در کتابمقدس به عنوان پارس شناخته شده، سرزمين شخصيتهای معروف کتابمقدس
مانند استر ملکه و دانيال ميباشد! همچنين، کتابمقدس ميفرمايد که اين ملت بوسيله خدا بنيانگذاری شد تا
قوم يهود را از اسارت بابل رهايی دهد. پادشاهی که اجازه داد يهوديان به اورشليم باز گردند، کورش کبير بود. او از پادشاهان حکومت سلطنتی پارس بود، در حقيقت نام و زندگی و کارهای او توسط
اشعياء نبی 150 سال قبل از اينکه بدنيا بيايد پيشگويی شده بود.
 عهد عتيق (که عموماً به عنوان تورات معروف است) نام پادشاهان ديگر پارس را ذکر مينمايد از
جمله داريوش پادشاه که با انبيايی چون حجی و زکريا همزمان بود. استر ملکه و شوهرش خشايارشا بر
کشور ايران حکومت ميکردند که وسعت قلمرو آن از هندوستان تا حبشه در آفريقا امتداد داشت. اردشير
پادشاه بود که به نحميا اجازه داد که به اورشليم باز گردد و ديوارهای شهر را بنا کند. ايرانيها اين اشخاص را
نه فقط به عنوان شخصيتهای کتاب مقدس ميشناسند بلکه بخشی از تاريخ کشور خود ميدانند. دانيال، استر،
عزرا، و نحميا اشخاص عالی قدری بودند که به عنوان شهروندان خدا ترس در امپراطوری ايران زندگی
کردند. نام ايرانيها مجدداً در عهد جديد (که عموماً با نام “انجيل” معروف است) ذکر گرديده. ايرانيان در ايام
عيد پنطکاست که چهل روز بعد از صعود مسيح به آسمان جشن گرفته ميشد در اورشليم حاضر بودند. آنان
موعظه پطرس را که پر از روح بود شنيدند، از گناهان خود توبه نموده، عيسی مسيح را بهعنوان مسيحاي
موعود خود پذيرفتند. تاريخ کليسا نقش ايرانيان را در اشاعه پيام انجيل در سراسر آسيا تائيد ميکند. يک
مسيونر ايرانی بنام آلوپن (Alopen) در سال ۶٣۵ بعد از ميلاد به کشور چين رفت تا خبر خوش نجات
بوسيله عيسی مسيح را اعلان کند. بعلت فعاليت او در قسمت مرکزی چين يک کليسای قوی بوجود آمد که
چند صد سال ادامه داشت.
ميخواهم به دوستان ايرانی مسيحی خود خاطر نشان کنم که خدا دارد تشنگی روحانی تازهای در مردم
ايران بوجود ميآورد. اميدوارم مطالعه اين کتاب شناخت شما را افزايش دهد تا بدانيد آه چگونه خدا ايرانيان
را در گذشته مورد استفاده قرار داده و امروز نيز  تشويقتان نمايد تا برای آنچه که
خدا در آينده نزديک در ميان شما به انجام خواهد رسانيد دعا آنيد. شما هم ميتوانيد بخشی از کار خدا باشيد.
اميدواريم درک شما از اين حقايق اين غيرت را در شما بوجود بياورد تا برای ديگر ايرانيان دعا کنيد و
بهطريقهای مختلف در خدمت به ايشان سهيم شويد. آرزوی من اين است که عده زيادی از  ايرانیان
اين کتاب را بخوانند و درک عميقتری از کار خدا در ميان ملت خود و در زندگی اشخاصی مانند استر و
دانيال کسب کنند. دعای من برای آنها اين است که آرزو کنند شبيه استر و دانيال گردند. تنها اين نسل از
ايمانداران فارسیزبان است که کليد اين را در دست دارد تا خبر خوش نجات بوسيله عيسی مسيح را به
ميليونها ايرانی در ايران و ۴ ميليون ايرانیِ پراکنده در سرتاسر جهان برسانند.
 دوستان عزیز میخواهم این را به شما يادآوری کنم که کتابمقدسِ مسيحيان يک کتاب غربی
نيست. اين کتاب در مناطقي چون اسرائيل، مصر، ترکيه، عراق و ايران نوشته شده. بسياري از قسمتهای
پايانی عهدعتيق در طی حکومت چهار پادشاه ايران روي داده است. ايمان دارم در حاليکه درباره تاريخ
ايران باستان در اين کتاب مطالعه ميکنيد، شادی شناخت خدا را بوسيله عيسی مسيح بطريق شخصی تجربه
آنيد. زمانی که با مشکلات فراوان روبرو ميشويم اين عيسی مسيح است که ميفرمايد “بياييد نزد من ای
تمامی زحمتکشان و گرانباران و من شما را آرامی خواهم بخشيد. يوغ مرا بر خود گيريد و از من تعليم يابيد
زيرا که حليم و افتادهدل ميباشم و در نفوس خود آرامی خواهيد يافت. زيرا يوغ من خفيف است و بار من
سبک .(٣٠-٢٨ :١١ متی) "

نویسنده: الن هانتزينگ
لینک دانلود کتاب کامل

http://www.farsicrc.com/upload/books/persiansinbib.pdf

فروردین ۰۲، ۱۳۹۴

سال نو و بهاران بر شما شادباد


خداوندا در این سال جدید درهای آسمانت را به روی ایران زمین بگشا 
و بباران باران رحمت و فیض بی پایانت را بر ما



اسفند ۲۷، ۱۳۹۳

معنا و چگونگی دعا در مسیحیت



تقریبا صد و چهل و هشت بار از عبارت دعا در مناسبتهای مختلف در کتابمقدس سخن گفته شده است از این تعداد تقریبا شصت و سه بار آن در کتابمقدس عهد جدید است!این خود گویای اهمیت این موضوع در زندگی هر مسیحی است.
خدا با ما توسط کلامش گفتگو میکند و ما با دعا کردن با خدا گفتگو میکنیم. 
 از این راه فریادها و ناله های خود را به آسمان میفرستیم و از همین راه امداد و یاری خداوند  میرسد. از این راه ما نیازها و خواسته های خود را به نزد اسمان میفرستیم و از همین راه برکات سرشار الهی روز و شب بر ما میریزد. 
دعا کردن عبادت و ستایش کردن خداوند است. اما عبادت کردن فقط دعا کردن نیست. 
عیسای مسیح به ما میگوید که دعای ما باید:
1-   باید به دور از ریا و تظاهر باشد.
2-   باید در آزادی و نظم باشد.
3-   باید با آگاهی از توانایی خدا باشد.
4-   باید با دانش از خدایی باشد که نهان و آشکار ما را میداند.
شاید یکی از آموزنده ترین و پرمغزترین تعلیم در خصوص دعا و نحوۀ دعا و اساس و مضمون آن برای 
یک مسیحی همان دعای عیسای خداوند که در بین ما به " دعای ربانی " معروف است باشد؛ که عیسای 
خداوند آن را به شاگردان خویش تعلیم داد. 

او به آنها میفرماید:" پس شما اینطور دعا کنید:
ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد. ملکوت تو بیاید، ارادۀ تو چنانکه در آسمان است بر زمین نیز کرده شود. نان کفاف ما را امروز به ما بده. و قرضهای ما را ببخش چنانکه ما نیز قرضداران خود را میبخشیم. و ما را در آزمایش میاور بلکه از شریر ما را رهایی ده زیرا ملکوت و قوت و جلال تا ابد از آن تست. آمین."( متی 6: 9- 13 )
در این شیوۀ دعا ما چند نکتۀ اساسی میبینیم. این دعا به ما تعلیم میدهد که دعای من و شما باید همواره با چهار اصل همراه باشد:
1-   همواره با ستایش و پرستش خدا آغاز شود.
2-   همواره با مناجات ادامه پیدا کند.
3-   همواره با درخواست مشخص همراه باشد.
4-   همواره با شکرگزاری و حمد خاتمه پیدا کند.

اسفند ۲۳، ۱۳۹۳

تفاوت دیدگاه در انجیل و قرآن (3)




درباره بی ایمان ها:
 درانجیل نوشته
یوحنا باب 3 آیه 17زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند، بلکه فرستاد تا به‌واسطۀ او نجات یابند.18هر‌که به او ایمان دارد محکوم نمی‌شود، امّا هر‌که به او ایمان ندارد، هم‌اینک محکوم شده است، زیرا به نام پسر یگانۀ خدا ایمان نیاورده است.19
در قرآن کریم نوشته
سوره توبه 29(بکشيد کساني را از اهل کتاب که به خدا وقيامت ايمان نمي اورند و حرام خدا را حرام نمي دانند ودين حق را نمي پزيرند.30

درباره  سوگند ( قسم (
درانجیل نوشته
متی باب 5:آیه های  34امّا من به شما می‌گویم، هرگز سوگند مخورید، 37 پس ”بلهِ“ شما همان ”بله“ باشد و ”نهِ“ شما ”نه“، زیرا افزون بر این، شیطانی است.
در قرآن کریم نوشته
سوره بقره آیه ( 225 ) خدا شما را به سوگندهاي لغو مؤاخذه نکند و ليکن به آنچه در دل داريد مؤاخذه خواهد کرد و خدا بسيار آمرزنده و بردبار است. 226 

درباره بهشت :
درانجیل نوشته
متی 22 آیه 30در روز قیامت کسی نه زن می‌گیرد و نه شوهر می‌کند،بلکه همه همچون فرشتگان آسمان خواهند بود.31
در قرآن کریم نوشته
سوره ال عمران ( 14 ) (اي پيغمبر) بگو: مي‌خواهيد شما را آگاه گردانم به بهتر از اينها؟ براي آنان که تقوا پيشه کنند نزد خدا باغهاي بهشتي است که در زير درختان آن نهرها جاري است و در آن جاويد و متنّعم هستند و زنان پاکيزه و آراسته‌اي و (از همه بهتر) خشنودي خدا، و خداوند به حال بندگان بيناست. ( 15 (
سوره ال عمران ( 141 ) آيا گمان مي‌کنيد به بهشت داخل خواهيد شد حال آنکه هنوز خدا از شما آنان را که (در راه دين) جهاد کرده و (در سختي‌ها) مقاومت کنند معلوم نگردانيده است؟! ( 142 ) شما همانيد که آرزوي کشته شدن (در راه دين) مي‌کرديد، پيش از آنکه با آن روبرو شويد، پس چگونه امروز که به آن مأمور شديد از مرگ نگران مي‌شويد؟! ( 143 ) محمد (صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) جز يک پيامبر نيست که پيش از او نيز پيغمبراني بودند و درگذشتند، آيا اگر او به مرگ يا شهادت درگذشت شما باز به دين جاهليّت خود رجوع خواهيد کرد؟ پس هر که مرتد شود به خدا ضرري نخواهد رسانيد، و البته خدا جزاي نيک اعمال به شکرگزاران عطا کند. ( 144 (
سوره ال عمران ( 14 ) (اي پيغمبر) بگو: مي‌خواهيد شما را آگاه گردانم به بهتر از اينها؟ براي آنان که تقوا پيشه کنند نزد خدا باغهاي بهشتي است که در زير درختان آن نهرها جاري است و در آن جاويد و متنّعم هستند و زنان پاکيزه و آراسته‌اي و (از همه بهتر) خشنودي خدا، و خداوند به حال بندگان بيناست. 15 

در باره مستی :
درانجیل نوشته
اِفِسُسیان باب 5 آیه 18 مست شراب مشوید، که شما را به هرزگی می‌کشاند؛ بلکه از روح پر شوید.
در قرآن کریم نوشته

سوره نساء آیه ( 42 ) اي اهل ايمان، هرگز در حال مستي به نماز نياييد تا بدانيد چه مي‌گوييد (و چه مي‌کنيد) و نه در حال جنابت (به مساجد آييد) مگر آنکه رهگذر باشيد تا وقتي که غسل کنيد. و اگر بيمار بوديد يا آنکه در سفر باشيد يا قضاء حاجتي دست داده باشد يا با زنان مباشرت کرده‌ايد و آب براي تطهير و غسل نيافتيد پس به خاک پاک تيمم کنيد، آن‌گاه صورت و دستها را (بدان) مسح کنيد، که خدا بخشنده و آمرزنده است. 43 

اسفند ۲۰، ۱۳۹۳

ایمان مسیحی



در اول قرنتیان 1:15-4 اینچنین می خوانیم: "الآن ای برادران شما را از انجیلی که به شما بشارت دادم اعلام می نمایم که آن را هم پذیرفتید و در آن هم قائم می باشید. و بوسیلۀ آن نیز نجات می یابید به شرطی که آن کلامی را که به شما بشارت دادم محکم نگاه دارید والا عبث ایمان آوردید. زیرا که اول به شما سپردم آنچه نیز یافتم که مسیح بر حسب کتب در راه گناهان ما مُرد."اعتقاد و ایمان مسیحی در این آیات مشخص است. آنچه که مسیحیت را در مقایسه با سایر ادیان منحصر به فرد می کند این است که مسیحیت بیش از آنکه در رابطه با مراسم مذهبی باشد در مورد یک رابطه و مشارکت شخصی است. شخص مسیحی به جای آنکه خود را مجبور به اطاعت ازامر و نهی های مذهبی نماید، این هدف را دنبال می کند که رابطه ای بسیار نزدیک با خدای پدر داشته باشد. ایجاد این رابطه تنها حاصل کار مسیح و عملکرد روح القدس در زندگی مؤمنین است.

مسیحیان بر این عقیده اند که کتابمقدس کلام الهام شدۀ الهی و فاقد هر گونه اشتباه می باشد. به همین دلیل آنها ایمان دارند که تعلیم کتابمقدس در هر زمینه ای صحیح ترین، بانفوذترین، و مقتدرانه ترین نظر است. (دوم تیموتاؤس 16:3؛ دوم پطرس 20:1-21) مسیحیان به یک خدای واحد ایمان دارند که سه شخصیت است: پدر، پسر، و روح اقدس.

مسیحیان ایمان دارند که هدف خاص خدا از آفرینش انسان این بوده است که انسان با خدا رابطه داشته باشد، اما گناه تمام بشریت را از خدا جدا ساخت (رومیان 12:5؛ 23:3). مسیحیت تعلیم می دهد که عیسی مسیح خدای کامل و انسان بی نقصی بود که بر این جهان خاکی قدم نهاد (فیلیپیان 6:2-11) و بر صلیب جان داد. مسیحیان ایمان دارند که عیسی مسیح پس از مرگ مدفون شد، روز سوم از مردگان برخاست، و الآن بدست راست خدای پدر نشسته است تا برای ایمانداران شفاعت کند (عبرانیان 25:7). پیغام مسیحیت اعلام این حقیقت است که مرگ مسیح بر روی صلیب برای پرداخت جریمۀ گناه تمام بشر کافی و بسنده بوده است؛ و این همان عاملی است که رابطۀ گسیختۀ بین خدا و انسان را بازسازی می کند. (عبرانیان 11:9-14؛ 10:10؛ رومیان 23:6؛ 8:5)

انسان برای اینکه نجات پیدا کند و به این رابطۀ احیا شده دست یابد، احتیاج دارد به کاری که عیسی مسیح بر روی صلیب به کمال رسانید ایمان آورد. اگر شخصی ایمان داشته باشد که مسیح به جای او مُرد و با مرگ خویش جریمۀ گناهان او را پرداخت نموده از مردگان قیام کرد، آن شخص نجات یافته است. هیچکس قادر نیست نجات را برای خود تحصیل کند. در واقع هیچکس نمی تواند آنقدر نیکو و بیگناه باشد که قادر باشد خدا را خشنود سازد زیرا همۀ ما گناهکار هستیم. (اشعیا 6:64-7؛ 6:53) علاوه بر این، چون مسیح تمام آنچه برای نجات ما لازم بود به تمام و کمال انجام داد، نمیتوان چیزی بر آن افزود. به همین دلیل هنگامی که بر روی صلیب جان خود را فدا می ساخت فرمود: "تمام شد" (یوحنا 30:19(

به همان گونه که هیچکس قادر نیست بواسطۀ اعمالش خود را نجات دهد، هیچ عملی نیز قادر نیست شخص نجات یافته را از نجاتی که با ایمان دریافت کرده است محروم کند. باید همیشه به یاد داشت که عمل نجات، کار به کمال رسیده ای است که با مرگ مسیح بر روی صلیب فراهم شد. پس، در عمل نجات، فاعل مسیح است. و شخص نجات یافته مفعول است، یعنی دریافت کنندۀ این نجات عظیم است. یوحنا 27:10-29 می گوید: " گوسفندان من آواز مرا می شنوند و من آنها را می شناسم و مرا متابعت می کنند. و من به آنها حیات جاودانی می دهم و تا به ابد هلاک نخواهند شد و هیچکس آنها را از دست من نخواهد گرفت. پدری که به من داد از همه بزرگتر است و کسی نمی تواند از دست پدر من بگیرد."

شاید عده ای به غلط تصور کنند: "یک بار و برای همیشه نجات یافته ام ... حال می توانم هر طوری که بخواهم زندگی کنم ... و هیچ چیز نمی تواند نجات را از من بگیرد." ولی باید به یاد داشت که هنگامی که شخص نجات می یابد از فرمانبرداری از طبیعت کهنه و گناه آلود خویش آزاد میشود. او در واقع شخص آزاد شده ای است که مشتاقانه می خواهد در رابطۀ نزدیک و صمیمی با خدا رشد کند. تا زمانی که ایماندار بر روی زمین زندگی می کند و در بند این نفس گناه آلود است همواره وسوسه می شود تا گناه کند. در رابطۀ بین انسان و خدا، گناه همواره به صورت یک دیوار جدائی عمل می کند. اگر فردی در گناه زندگی کند و به آن ادامه دهد، از رابطه ای که خدا مایل است با او داشته باشد لذت نخواهد برد. تنها طریق پیروزی بر وسوسه و گناه این است که ایمانداران خود را به مطالعه و اطاعت از کتابمقدس بسپارند و هر روزه تحت کنترل روح القدس زیست کنند. زندگی تحت کنترل روح القدس یعنی سرسپردگی و پیروی از رهبری و نفوذ روح القدس در زندگی روزمرۀ خود.

در حالی که بسیاری از مذاهب پیروان خود را به اطاعت از یک سری قوانین ترغیب می کنند، مسیحیت یعنی ایجاد یک رابطۀ شخصی و زنده با خدا. مسیحیت یعنی ایمان به شخص عیسی مسیح که بر روی صلیب مُرد، جریمۀ گناهان را پرداخت نمود، و روز سوم از مُردگان برخاست. با مرگ مسیح بر روی صلیب دِین گناهان شما پرداخت شده است، و حالا شما می توانید با خدا مشارکت داشته باشید. در مسیحیت شما قادر هستید که بر طبیعت گناه آلود خود غلبه کرده، در دوستی و اطاعت از خدا بسر بَرید. این مفهوم واقعی مسیحیت است که کتابمقدس تعلیم می دهد

اسفند ۱۷، ۱۳۹۳

روز زن گرامی باد


معنای روز جهانی زن







هشت مارس روز جهانی  برابری زن و مرد

هشت مارس روز جهانی زن، روز همبستگی زنان جهان برای رسیدن به صلح و آزادی و پیشرفت اجتماعی و درودی است برمبارزان راه برابری و نویدی است بر پایان ستم و تبعیض جنسی، روز  برابری زن و مرد. هشتم مارس ، برای زنان سراسر دنیا روزی حساس و معنی دار است.
 ۱۰0 سال است که این روز توسط میلیونها نفر درسراسرجهان گرامی داشته وهرساله با شکوه فراوان جشن گرفته -   می شود.
این روز در ابتدا به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی آغاز شد، اما بعدها در فرهنگ بسیاری از کشورها نمایان گشت. در هشتم مارس ۱۸۵۷، زنان کارگر کارگاه‌های پارچه‌بافی و لباس‌دوزی در نیویورک آمریکا به خیابان‌ها ریختند و خواهان افزایش دست‌مزد، کاهش ساعات کار و بهبود شرایط بسیار نامناسب کار شدند. این تظاهرات با حمله پلیس وسرکوب زنان برهم خورد.
سال ۱۹۰۷ در دوره‌ای که مبارزات زنان برای تامین حقوق سیاسی و اجتماعی اوج گرفته بود، به مناسبت پنجاهمین سالگرد تظاهرات نیویورک در هشتم مارس ، زنان دست به تظاهرات زدند.بعد از آن ایده انتخاب روزی از سال به‌عنوان «روز زن» نخستین بار در جریان مبارزه زنان نیویورک با شعار «حق رای برای زنان» مطرح شد.
سال ۱۹۱۳ “دبیرخانه بین‌المللی زنان” هشتم مارس را با خاطره مبارزه زنان کارگر در آمریکا، به‌عنوان «روز جهانی زن» انتخاب کرد. در همان سال، زنان زحمتکش و زنان روشنفکر انقلابی در روسیه تزاری و در سراسر اروپا، مراسم این روز را بشکل تظاهرات و میتینگ برگزار کردند.
در سال ۱۹۱۴ جنگ جهانی اول درگرفت. در اروپا که مرکز جنگ بود، زنان انقلابی تلاش کردند تظاهرات «روز زن» ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ را تحت شعار مرکزی “علیه جنگ امپریالیستی” برگزار کنند.
از اواسط دهه ۱۹۳۰، دنیا یک بار دیگر بسوی جنگ جهانی جدید روان شد. برگزاری تظاهرات «روز جهانی زن» در کشورهایی که تحت سلطه فاشیسم بودند، غیر قانونی اعلام شد. علیرغم این ممنوعیت، در هشتم مارس ۱۹۳۶، زنان در برلین تظاهرات کردند.
در دهه ۱۹۶۰، در کشورهای آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین جنبشهای رهایی‌بخش بپا خاسته بود. در کشورهای سرمایه‌داری پیشرفته نیز جنبشها و مبارزات انقلابی و ترقیخواهانه بالا گرفته بود و جنبش رهایی زن نیز اوج و گسترشی چشمگیر یافت.
در آمریکا و اروپا، زنان علیه سنن و قیود و قوانین مردسالارانه و احکام اسارت بار بپا خواستند. در جنبش زنان موضوعاتی نظیر حق طلاق، حق سقط جنین، تامین شغلی، منع آزار جنسی، کاهش ساعات کار روزانه و غیره مطرح شد. این جنبشها موفق شد در برخی از این زمینه‌ها پیشروی کند.
بالاخره در سال ۱۹۷۷ سازمان ملل در قطعنامه‌ای ۸ مارس را با عنوان «روز حقوق زنان و صلح بین‌المللی» وارد تقویم رسمی خود کرد.
. از آن زمان تا به امروز خواست برابری حقوق سیاسی ـ اجتماعی زن و مرد ، حق رای ، حق کار و آموزش حرفه ای ، صلح خواهی و مخالفت با جنگ و کشتار از خواستهایی بوده که میلیونها زن را در سراسر جهان در زمانها و مکانهای مختلف بهم پیوند داده است
در طى دو قرن گذشته پيشرفت ها براى به رسميت شناختن و قبول حقوق اوليه و انسانى زنان اندك نبوده. در اكثر كشورهاى جهان حق راى زنان و شركت آنان در فعاليت هاى سياسى و اجتماعى به رسميت شناخته شده است. با وجود اين راه طولانى براى انجام واقعى اين خواست ها در پيش است. زنان هنوز در موارد زيادى در خانواده، در اجتماع و يا در محيط كارمورد خشونت قرار مى گيرند. قوانين زن ستيز در بسيارى از كشورها عمل مى شوند.  براى  نيروى كار زنان در مقابل كار مساوى با مردان  كمتر پرداخت مى شود، درآمد نسبى زنان دربسیاری از  كشورها بسيار پايين تر از مردان است.
واما «روز جهانی زن» در كشور ما ایران
در زمانی که کشور ایران نیز سعی در ایجاد قوانین برابر برای زن ومردو تلاش برای تصویب قوانین حمایت کننده برای زنان را داشت تغییر حکومت  با تصویب قوانین زن ستیزمانع ایجاد این تغییرات شد . در نتیجه اسلامی شدن سیستم حاکم, قوانینی وارد دستگاه قضایی شد که نتیجه ان پس از گذشت سه دهه از حکومت اسلامی همواره باعث اعتراض زنان وحقوقدانان زن وجنبشهای اجتماعی زنان  و حقوق بشری شده است.
اگر چه بسیاری از فقها وحتی حقوقدانان بر این باورند که قوانین اسلامی حرمت وارزش زنان راترفیع داده ,با نگاهی به وضعیت کنونی زنان در جوامع اسلامی و ایران آشکارا میتوان دید ،وضع این قوانین نه تنها حرمت وارزشی به زنان نداده ,بلکه بصورتی تبعیض امیز انان را از حقوق انسانی واولیه خود باز داشته است.
مقاومت پیگیر و مستمر زنان در برابر محدودیتهای حکومت اسلامی ایران از نخستین روزهای پیروزی انقلاب در ایران علی رقم محدودیت ها و موانع بسیار به اشکال گوناگون عمومی و خودانگیخته و نیز سازمان یافته در قالب احزاب و سازمانهای سیاسی و جنبشها آغاز شد و استمرار یافت .
اعتراض به اجباری شدن حجاب در اسفند ۵۷ اولین حضور مستقل زنان در ابعاد توده‌ای بود. در اسفند ۱۳۵۷ و در اولین هشت مارس بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران، زنان با اعتراضشان به اجباری شدن حجاب، برای اولین بار یک جنبش مستقل زنان را در ابعاد توده‌ای به نمایش گذاشتند.
 مقاومت زنان در دهه اول حکومت اسلامی حضورآنان در سازمانها و احزاب سیاسی منتقد و مخالفی بود که از اشکال مختلف مخالفت سیاسی تا نظامی را در بر میگرفت .در راستای این فعالیتها بسیاری از آنان روانه زندانها و شکنجه گاهها شده و تعداد بسیاری نیز اعدام شدند..
در دهه اول انقلاب در فعالیتهای زنان آگاهی جنسیتی اولویت نداشت . و زنان مقاومت خود را زیر مجموعه مقاومت گروه ، سازمان و احزابی که بدان پیوسته بودند ، تعریف میکردند . در داخل آن سازمانهاو احزاب نیز توجه به زنان بیشتر از منظر کلیشه ای سیاسی و حتی تبلیغاتی و نه بر اساس یک اولویت تعریف شده انسانی و اجتماعی بود
بعد ازگذشت یک دهه پر آشوب توام با جنگی سخت عصر اصلاحات فرا رسید و فضای مدنی اندکی باز شد .  نسلی جدید از زنان مبارز و با جسارت ساختارشکنی بوجود آمد .مبارزات و فعالیتهای آنها از کوشش های فردی در قالب جمعهای محفلی آغاز و با قدرتمندی در عرصه های نوشتاری و رسانه ای به گسترش فعالیت جمعی تر پرداخت.
تمرکز فعالان زن بر یک موضوع خاص جنسیتی در طول سال‌ها سبب شد که بر خلاف دهه اول انقلاب زنان برای رسیدن به مفهوم عامی مثل آزادی یا دموکراسی، جذب ایدئولوژی و گروه‌های سیاسی متفاوت و تفکرات مختلفی نشوند و از تمرکز بر موضوعی که مستقیما به خودشان و جنسیتشان مرتبط کند، دور نگردند . جنبش زنان در دهه دوم انقلاب آرام آرام به این نتیجه رسید که اگر امروزه هدف غایی تلاش‌های مردمی و مدنی در ایران، برقراری دموکراسی است، راه تحقق چنین هدفی از مسیر حقوق برابر جنسیتی می‌گذرد. بنابراین در عین حال که در کنار سایر مردم برای کسب این خواسته مشروع انسانی حرکت می‌کنند، خواسته های خود را فراموش نکرده‌اند و اساسا آزادی و دموکراسی را بدون نیل به این خواسته‌ها ممکن نمی‌دانند. .
بنابراین دردهه دوم وسوم "رفع تبعیض جنسیتی" مطالبه اصلی جنبش زنان می گردد بگونه ای که تمامی فعالان زن با گرایشات مختلف آرام آرام دور آن حلقه میزنند . چنین تمرکزی به آنها کمک می‌کند تا در هر شرایط سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی، رفع تبعیض جنسیتی و تامین برابری حق زن و مرد  هدف و محور اصلی فعالیت‌هایشان قرار دهند ،اما با وجود مسالمت آمیز بودن این اهداف، متاسفانه همواره با مخالفت حکومت اسلامی ایران روبرو شده و نیروهای حکومتی بارها تجمعات زنان را که در راستای مطالبات حقوقی و اجتماعی خود برگزار شده است مورد هجوم قرار داده و زنان و فعالین جنبشهای زنان را مورد آزار و اذیت، دستگیری،زندان و محرومیت از حقوق انسانی و اجتماعی قرار میدهند.
با وجود تمام فشارهای حکومتی آنان همواره دست از تلاش برای احقاق حقوق خود نکشیدند و نخواهند کشید.
تجمع بزرگ 22 خرداد 1384 که در مقطع انتخابات در ایران و با خواست" تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان در قانون اساسی" برگزار شد که طبق بیانیه آن نشان داده شد که قانون اساسی جمهوری اسلامی یکی از موانع مهم بر سر برابری حقوق زن و مرد میباشد و یکی از پیش شرطهای رسیدن به برابری، همانا تغییر قانون اساسی ایران و انطباق آن با قوانین بین المللی و حقوق بشری میباشد.
این تجمع به شدت مورد سرکوب از سوی حکومت اسلامی قرار گرفت و چه بسیار از زنان شجاع سرزمین ما که در آن مورد ضرب و شتم و دستگیری و بازداشت وزندان قرار گرفتند.
از دیگر تلاشهای زنان ایران در سالهای اخیر" کمپین یک میلیون امضاء" در جهت تلاش برای تغییر قوانین ناعادلانه و زن‌ستیز در ایران، "کمپین ضد سنگسار"  و " کمپین بین‌المللی دفاع از حقوق زنان در ایران”   آزادی یواشکی و فعالیتهای بسیاری از زنان در داخل و خارج از ایران میباشد...
 عصر اصلاحات آغاز نشده ، ناکام متوقف گردید . ایران وارد فراز دیگری از اقتدارگرایی امنیتی – نظامی و سیاسی گردید . روندی که در انتخابات ۱۳۸۸ شتاب و ابعاد فزاینده نیز بخود گرفت . این روند بر فعالیتهای تمامی فعالان عرصه سیاسی و مدنی منجمله جنبش زنان نیز تاثیرات بسیار گذاشت .
جنبش سبز که در تاریخ معاصربه تکیه گاه مطالبات سرکوب شده اقشار مختلف ایران اعم از زنان و مردان ، قومیتها و مذاهب و اعتقادات تبدیل شده به حضور زنان جلوه ای دوباره می بخشد.
 فعالان جنبش زنان نیز که همواره تمامی تلاششان تغییر جامعه خود و بهبود شرایط زنان میباشد با توجه به این که اگرچه دمکراسی، خودبخود به نابرابری زن و مرد پایان نمی‌دهد، اما با گشودن راه برای مبارزه اجتماعی و فرهنگی و نقد ارزش‌های مردسالار، به پیشبرد آزادی زنان کمک شایان می‌کند، به صورت فعال در آن ظاهر میشوند . زهرا رهنورد به عنوان نماد رهبری کننده زن در جنبش سبز قرار میگیرد، ندا آقا سلطان به عنوان یک زن ـ زنی که به هیچ جریان یا گروه و دسته شناخته شده فعالان زن مرتبط نیست ـ به یکی از عمده ترین نماد های جنبش سبز تبدیل میگردد، بهاره هدایت ، نسرین ستوده و لیلا توسلی در کنار دهها زن جوان مبارز دستگیر ، بازجویی ، محاکمه و زندانی می‌شوند . هاله سحابی ، مادر صلح و سمبل عطوفت و مهربانی قربانی اقدامات سرکوبگرایانه باند امنیتی حاکم بر کشور میگردد . و هزاران نفر از همسران ، دختران و خواهران زندانیان، اینگونه جنبش زنان در دو عرصه عموم و فعالان مورد هجوم وحشیانه قرار میگیرد.
 زنان ایران در شرایطی به استقبال روز جهانی زن می روند که در جامعه ایران به شهروندان درجه دو، برانگیزنده فساد و گناه، عوامل و ابزار شیطان و ابزار برآورده کردن تمایلات جنسی مردان تقلیل یافته و از حق قضاوت محروم شدند؛ قانون حمایت از خانواده "چند همسری "را به رسمیت شناخته ، حق سرپرستی و حضانت کودکان پس از طلاق در نخستین دهه‌های جمهوری اسلامی از مادران سلب شده ، دیه زن نصف مرد و فرزندان دختر،  نصف فرزندان پسر ارث می برند، جدایی جنسیتی در دانشگاهها و محیطهای درمانی وسهمیه بندی جنسیتی در مراکز آموزشی روز به روز ابعاد بیشتری به خود می یابد، گرانی و تورم از هم گسیخته حلقوم جامعه را در هم می فشارد و کودکان وزنان در این میان بیش از همه اقشار دیگر آسیب می بینند و جنگ نیز از سوی دیگر سایه شوم و خود را بر منطقه انداخته است . فعالان زن در داخل کشور شرایط بسیار نا امنی را میگذرانند  ،ودر مواقعی نیز مجبور به مهاجرت اجباری و شرایط سخت زیستن در سرزمین دیگر میشوند..
اما آن بخش از فعالان زن که فعالیت در داخل را با تمامی محدودیتها ترجیح داده ، ناگزیر شده است در تمامی اقدامات خود افزایش فشارها ، سرکوب و محدودیته را تاب بیاورند.
میتوان گفت: تبعیض علیه زنان در قوانین، فرهنگ و ساختارهای اجتماعی، اقتصای و سیاسی، و در همه ابعاد و هسته‌های جامعه از خانواده تا دولت و از محافل مذهبی تا محافل روشنفکری، از شاخصه‌های بارز حکومت و جامعه ایرانی است. و اکثریت زنان ایرانی را نه تنها قوانین یا سیاست‌های حکومتی، بلکه فرهنگ مردسالار و سنت‌های ملی و مذهبی، از داشتن حقوق و امتیازات خود  محروم می‌ کند.
زنان ایران درحالی روز جهانی زن را پاس می دارند که با وجود به رسمیت شناخته شدن روز زن از سوی مجلس یازدهم ، هنوزنمایندگان به ظاهر زن  سخنان تحقیر کننده و زن ستیز بر لب میرانند، هنوز قوانین ضد حقوق زنان تصویب میشود وهنوزهم زنان موجودیتی تحت سیطره همه جانبه مردان دارند وفعالان زنان در زندان ، یا مهاجرت و یا محدودیتهای داخلی قرار گرفته اند .
وجود موانع و چالشهای فراوان باید ما را به این مهم برساند که بدون تحمل سختی، بدون پرداخت هزینه و البته اتحاد و همدلی، همکاری هیچ بی‌عدالتی و تبعیضی قابل تغییر نیست. مسیر اصلی این تغییر نه از سوی مردان و زنان قدرتمند و... ، بلکه از طریق آگاهی و حساسیت تک تک زنان و شهروندان عادی نسبت به خودشان و درک موقعیت و جایگاه‌شان در جامعه امکان پذیر است.
  ( Naghmeh Eslani  /  8 Mars 2015)     
ای زن !‌ به اتفاق ، کنون میکوش ..... کز تنگنای جهل برون آیی
بند نفاق پای تو می بندد ..... این بند را بکوش که بگشایی
ننگ است در صف تو جدایی ، هان ..... نام نکو ،‌به ننگ ، نیالایی
تا خود ز خواهشم چه بیندیشی ..... تا خود به پاسخم چه بفرمایی (سیمین بهبهانی)