ببینیم کتاب مقدس در این باره چه میگوید . یکی از قسمتهای بسیار روشنگر
در این خصوص،
(مکاشفه ۲۰:۱۲-۱۵ )است:
«و مردگان را دیدم، چه خُرد و چه بزرگ، که در
برابر تخت ایستاده بودند. و دفترها گشوده شد. دفتری دیگر نیز گشوده شد که دفتر حیات
است. مردگان بر حسب اعمالشان، مطابق با آنچه که در آن دفترها نوشته شده بود، داوری
شدند. دریا مردگانی را که در خود داشت، پس داد؛ مرگ و جهانِ مردگان نیز مردگان خود
را پس دادند، و هر کس بر حسب اعمالی که انجام داده بود، داوری شد... و هر که نامش در
دفتر حیات نوشته نشده بود، به دریاچۀ آتش افکنده شد.»
همانطور که ملاحظه میکنید، در آیات معروفِ بالا صحبت از دو نوع دفتر است.
یکی "دفتر حیات" که همۀ کسانی که به مسیح ایمان دارند و با خون او شسته شدهاند،
اسامیشان در آن مرقوم است و باعث خواهد شد ابدیت را در حضور خداوند سپری کنند. اما
در اینجا صحبت از "دفترها"یی نیز هست که شاید تابهحال کمتر متوجه آن شدهایم.
این "دفترها" حاوی اعمال تمام کسانی است که در روز عظیم داوری در صف ایستادهاند
و منتظرند بر اساس آن اعمال در موردشان داوری شود. ممکن است بپرسید مگر نه این است
که برای کسانی که به مسیح ایمان دارند داوریای در کار نخواهد بود، و تمام اعمال نیک
ما در نظر خدا مثل یک کهنه کثیف بیارزش است؟ درست است. نتیجۀ این داوری اخیر، یعنی
داوری بر اساس "دفترها"، تعیین نمیکند که فرد ابدیت را در کجا سپری خواهد
کرد. مقصد ابدی فرد بسته به این است که نامش در "دفتر حیات" ذکر شده یا خیر.
نجات ما و آنچه باعث میشود «هلاک نگردیم بلکه حیات جاودان بیابیم» (یوحنا ۳:۱۶)، در گرو ایمان داشتن به کار نجاتبخش مسیح
بر صلیب است. بهواسطۀ این ایمان است که اسامیمان در دفتر حیات نوشته میشود و این
ایمان است که تعیین میکند ابدیت را در کجا بسر خواهیم برد. طبیعی است که خارج از این
ایمان، حتی بهترین اعمال ما نیز بهراستی در نظر خدا جز کهنهای کثیف نخواهد بود. اما
از آنجا که ایمان بدون عمل مرده است، عدالت و انصاف خدا حکم میکند که "دفترها"یی
نیز وجود داشته باشد که در آن تک تک اعمال ما، چه خوب و چه بد، بهدقت به ثبت برسد
و بر اساس آن مورد بازخواست قرار گیریم. بنابراین وقتی ایمانداران داوری میشوند موضوع
این نیست که آیا میتوانند وارد ملکوت شوند یا خیر، زیرا اسامی آنان پیشاپیش در دفتر
حیات ثبت شده است و وارد حضور خدا خواهند شد. اینکه داوری ایمانداران بر اساس اعمالشان
در "دفترها" دقیقاً تعیینکننده چیست بهدرستی از آیات بالا مشخص نیست، اما
این نکته کاملاً روشن است که در روز داوری "دفترهایی" مقابل جمیع ابناء بشر-
اعم از ایماندار و بیایمان- گشوده خواهد شد که حاوی اعمال آنهاست، و هر کس بر
حسب کارهایی که کرده حکم خواهد یافت.
این نکته نشان میدهد که اعمال ما در این دنیا در سرنوشت ابدی ما بیتأثیر
نیست، زیرا در غیر اینصورت چه لزومی میداشت که خدا به خود زحمت داده، آنها را در
"دفترها" مکتوب سازد؟
همین موضوع را در کتاب ملاکی نیز میبینیم. ملاکی نبی در روزگاری زندگی
میکرد که شریران روز به روز کامیابتر میشدند و عادلان روز به روز مفلوکتر، و بنابراین
رفتهرفته به این فکر افتاده بود که نکند زندگی خداپسندانهاش بیهوده است. اما خدا
به او نشان داد که به هیچ وجه چنین نیست: «آنگاه ترسندگان خداوند با یکدیگر مکالمه
کردند و خداوند گوش گرفته، ایشان را استماع نمود و کتاب یادگاری به جهت ترسندگان خداوند
و به جهت آنان که اسم او را عزیز داشتند مکتوب شد. و یهوه صبایوت میگوید که ایشان
در آن روزی که من تعیین نمودهام ملک خاص من خواهند بود و برایشان ترحم خواهم نمود...و
شما برگشته در میان عادلان و شریران و در میان کسانی که خدا را خدمت مینمایند و کسانی
که او را خدمت نمینمایند، تشخیص خواهید نمود» (ملاکی ۳:۱۶-۱۸). خدا از اعمال کسانی که به او وفادار مانده بودند
و آنها که نسبت به او بیوفا شده بودند فهرستی تهیه کرد، که خود نشان میدهد این اعمال
برای خدا مهم است و در سرنوشت ابدی افراد تأثیر دارد.
همین نکته را در مورد پولس نیز میبینیم. او سخت در تلاش بود تا با خدمات
خود خدا را خوشنود سازد «زیرا همۀ ما باید در برابر مسند داوری مسیح حاضر شویم، تا
هر کس بنا بر اعمال خوب یا بدی که در ایام سکونت در بدن خود کرده است، سزا یابد» (دوم
قرنتیان ۵:۹ و ۱۰)
یکی از بهترین تشبیهاتی که پولس در مورد اهمیت اعمال ایمانداران بر روی
زمین بکار میبرد، در( اول قرنتیان ۳:۱۱-۱۵ یافت میشود: «زیرا هیچکس نمیتواند جز آن
پی که نهاده شده است، پی دیگری بگذارد، و آن پیْ همانا خود عیسی مسیح است. اگر کسی
بر این پی ساختمانی از طلا یا نقره یا سنگهای گرانبها یا چوب یا علف یا کاه بسازد،آشکار
خواهد شد که چه کرده است، چرا که آن "روز" همه چیز را ظاهر خواهد ساخت. زیرا
آتش نتیجۀ کار را آشکار کرده، کیفیت کار هر کس را خواهد آزمود. اگر آنچه بنا کرده است
باقی بماند، پاداش خود را خواهد یافت. امّا اگر بسوزد، زیان خواهد دید؛ و هر چند خودْ
نجات خواهد یافت، امّا همچون کسی خواهد بود که از میان شعلههای آتش جان بهدر برده
باشد.»
پولس در این قسمت آنچه را که در پیشتگاه تخت داوری مسیح رخ خواهد داد شرح
میدهد. زندگی هر فرد مسیحی بر اساس کمکی که به پیشبرد ملکوت خدا کرده مورد ارزیابی
قرار میگیرد - ملکوتی که مسیح بنیاد آن است. مسیحیان در آیات فوق به دو دسته تقسیم
میشوند: دستۀ اول کسانی هستند که زندگی خود را وقف پیشبرد ملکوت خدا کردهاند. اعمال
این گونه افراد به "طلا، نقره و سنگهای گرانبها" تشبیه شده است. کیفیت اعمال
این گروه بهگونهای است که از کورۀ کاوشگرِ خداوند سالم بیرون میآید. این گروه از
مسیحیان بهخاطر وفاداریشان پاداش میگیرند.
اما دسته دوم مسیحیانی هستند که در این دنیا تماماً برای خود زیستهاند
و هرگز برای ملکوت وقت نداشتهاند. تک تک اعمال این گونه مسیحیان به بوتۀ آزمایش گذاشته
میشود. اما از آنجا که اعمالشان از "چوب، علف و کاه" است و برای ابدیت
آنها هیچ ارزشی ندارد، جملگی سوخته میشود. این دسته از مسیحیان در پیشگاه تخت داوری
خدا با این واقعیت تلخ مواجه میشوند که آنچه در این زندگی کردهاند برای خدا هیچ ارزشی
نداشته است. آنان زندگی خود را صرف امور بیهوده کردهاند و موفقیت دنیویشان در گرو
اموری فانی و زودگذر بوده است. پولس میگوید که این دسته از ایمانداران زیان کردهاند،
زیرا گرچه خودشان (به شیوۀ ناپلئونی!) نجات خواهند یافت و به دریاچۀ آتش افکنده نخواهند
شد، اما روشن است که صحنه داوری را شادمان ترک نخواهند کرد.
۱ نظر:
بد نیست بجای تبلیغ برای مسیحیت برای انسانیت تبلیغ کنید چرا که در زمان حال نیاز به انسانیت بیشتر احساس می شود.
ارسال یک نظر