اسفند ۱۷، ۱۳۹۳

معنای روز جهانی زن







هشت مارس روز جهانی  برابری زن و مرد

هشت مارس روز جهانی زن، روز همبستگی زنان جهان برای رسیدن به صلح و آزادی و پیشرفت اجتماعی و درودی است برمبارزان راه برابری و نویدی است بر پایان ستم و تبعیض جنسی، روز  برابری زن و مرد. هشتم مارس ، برای زنان سراسر دنیا روزی حساس و معنی دار است.
 ۱۰0 سال است که این روز توسط میلیونها نفر درسراسرجهان گرامی داشته وهرساله با شکوه فراوان جشن گرفته -   می شود.
این روز در ابتدا به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی آغاز شد، اما بعدها در فرهنگ بسیاری از کشورها نمایان گشت. در هشتم مارس ۱۸۵۷، زنان کارگر کارگاه‌های پارچه‌بافی و لباس‌دوزی در نیویورک آمریکا به خیابان‌ها ریختند و خواهان افزایش دست‌مزد، کاهش ساعات کار و بهبود شرایط بسیار نامناسب کار شدند. این تظاهرات با حمله پلیس وسرکوب زنان برهم خورد.
سال ۱۹۰۷ در دوره‌ای که مبارزات زنان برای تامین حقوق سیاسی و اجتماعی اوج گرفته بود، به مناسبت پنجاهمین سالگرد تظاهرات نیویورک در هشتم مارس ، زنان دست به تظاهرات زدند.بعد از آن ایده انتخاب روزی از سال به‌عنوان «روز زن» نخستین بار در جریان مبارزه زنان نیویورک با شعار «حق رای برای زنان» مطرح شد.
سال ۱۹۱۳ “دبیرخانه بین‌المللی زنان” هشتم مارس را با خاطره مبارزه زنان کارگر در آمریکا، به‌عنوان «روز جهانی زن» انتخاب کرد. در همان سال، زنان زحمتکش و زنان روشنفکر انقلابی در روسیه تزاری و در سراسر اروپا، مراسم این روز را بشکل تظاهرات و میتینگ برگزار کردند.
در سال ۱۹۱۴ جنگ جهانی اول درگرفت. در اروپا که مرکز جنگ بود، زنان انقلابی تلاش کردند تظاهرات «روز زن» ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ را تحت شعار مرکزی “علیه جنگ امپریالیستی” برگزار کنند.
از اواسط دهه ۱۹۳۰، دنیا یک بار دیگر بسوی جنگ جهانی جدید روان شد. برگزاری تظاهرات «روز جهانی زن» در کشورهایی که تحت سلطه فاشیسم بودند، غیر قانونی اعلام شد. علیرغم این ممنوعیت، در هشتم مارس ۱۹۳۶، زنان در برلین تظاهرات کردند.
در دهه ۱۹۶۰، در کشورهای آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین جنبشهای رهایی‌بخش بپا خاسته بود. در کشورهای سرمایه‌داری پیشرفته نیز جنبشها و مبارزات انقلابی و ترقیخواهانه بالا گرفته بود و جنبش رهایی زن نیز اوج و گسترشی چشمگیر یافت.
در آمریکا و اروپا، زنان علیه سنن و قیود و قوانین مردسالارانه و احکام اسارت بار بپا خواستند. در جنبش زنان موضوعاتی نظیر حق طلاق، حق سقط جنین، تامین شغلی، منع آزار جنسی، کاهش ساعات کار روزانه و غیره مطرح شد. این جنبشها موفق شد در برخی از این زمینه‌ها پیشروی کند.
بالاخره در سال ۱۹۷۷ سازمان ملل در قطعنامه‌ای ۸ مارس را با عنوان «روز حقوق زنان و صلح بین‌المللی» وارد تقویم رسمی خود کرد.
. از آن زمان تا به امروز خواست برابری حقوق سیاسی ـ اجتماعی زن و مرد ، حق رای ، حق کار و آموزش حرفه ای ، صلح خواهی و مخالفت با جنگ و کشتار از خواستهایی بوده که میلیونها زن را در سراسر جهان در زمانها و مکانهای مختلف بهم پیوند داده است
در طى دو قرن گذشته پيشرفت ها براى به رسميت شناختن و قبول حقوق اوليه و انسانى زنان اندك نبوده. در اكثر كشورهاى جهان حق راى زنان و شركت آنان در فعاليت هاى سياسى و اجتماعى به رسميت شناخته شده است. با وجود اين راه طولانى براى انجام واقعى اين خواست ها در پيش است. زنان هنوز در موارد زيادى در خانواده، در اجتماع و يا در محيط كارمورد خشونت قرار مى گيرند. قوانين زن ستيز در بسيارى از كشورها عمل مى شوند.  براى  نيروى كار زنان در مقابل كار مساوى با مردان  كمتر پرداخت مى شود، درآمد نسبى زنان دربسیاری از  كشورها بسيار پايين تر از مردان است.
واما «روز جهانی زن» در كشور ما ایران
در زمانی که کشور ایران نیز سعی در ایجاد قوانین برابر برای زن ومردو تلاش برای تصویب قوانین حمایت کننده برای زنان را داشت تغییر حکومت  با تصویب قوانین زن ستیزمانع ایجاد این تغییرات شد . در نتیجه اسلامی شدن سیستم حاکم, قوانینی وارد دستگاه قضایی شد که نتیجه ان پس از گذشت سه دهه از حکومت اسلامی همواره باعث اعتراض زنان وحقوقدانان زن وجنبشهای اجتماعی زنان  و حقوق بشری شده است.
اگر چه بسیاری از فقها وحتی حقوقدانان بر این باورند که قوانین اسلامی حرمت وارزش زنان راترفیع داده ,با نگاهی به وضعیت کنونی زنان در جوامع اسلامی و ایران آشکارا میتوان دید ،وضع این قوانین نه تنها حرمت وارزشی به زنان نداده ,بلکه بصورتی تبعیض امیز انان را از حقوق انسانی واولیه خود باز داشته است.
مقاومت پیگیر و مستمر زنان در برابر محدودیتهای حکومت اسلامی ایران از نخستین روزهای پیروزی انقلاب در ایران علی رقم محدودیت ها و موانع بسیار به اشکال گوناگون عمومی و خودانگیخته و نیز سازمان یافته در قالب احزاب و سازمانهای سیاسی و جنبشها آغاز شد و استمرار یافت .
اعتراض به اجباری شدن حجاب در اسفند ۵۷ اولین حضور مستقل زنان در ابعاد توده‌ای بود. در اسفند ۱۳۵۷ و در اولین هشت مارس بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران، زنان با اعتراضشان به اجباری شدن حجاب، برای اولین بار یک جنبش مستقل زنان را در ابعاد توده‌ای به نمایش گذاشتند.
 مقاومت زنان در دهه اول حکومت اسلامی حضورآنان در سازمانها و احزاب سیاسی منتقد و مخالفی بود که از اشکال مختلف مخالفت سیاسی تا نظامی را در بر میگرفت .در راستای این فعالیتها بسیاری از آنان روانه زندانها و شکنجه گاهها شده و تعداد بسیاری نیز اعدام شدند..
در دهه اول انقلاب در فعالیتهای زنان آگاهی جنسیتی اولویت نداشت . و زنان مقاومت خود را زیر مجموعه مقاومت گروه ، سازمان و احزابی که بدان پیوسته بودند ، تعریف میکردند . در داخل آن سازمانهاو احزاب نیز توجه به زنان بیشتر از منظر کلیشه ای سیاسی و حتی تبلیغاتی و نه بر اساس یک اولویت تعریف شده انسانی و اجتماعی بود
بعد ازگذشت یک دهه پر آشوب توام با جنگی سخت عصر اصلاحات فرا رسید و فضای مدنی اندکی باز شد .  نسلی جدید از زنان مبارز و با جسارت ساختارشکنی بوجود آمد .مبارزات و فعالیتهای آنها از کوشش های فردی در قالب جمعهای محفلی آغاز و با قدرتمندی در عرصه های نوشتاری و رسانه ای به گسترش فعالیت جمعی تر پرداخت.
تمرکز فعالان زن بر یک موضوع خاص جنسیتی در طول سال‌ها سبب شد که بر خلاف دهه اول انقلاب زنان برای رسیدن به مفهوم عامی مثل آزادی یا دموکراسی، جذب ایدئولوژی و گروه‌های سیاسی متفاوت و تفکرات مختلفی نشوند و از تمرکز بر موضوعی که مستقیما به خودشان و جنسیتشان مرتبط کند، دور نگردند . جنبش زنان در دهه دوم انقلاب آرام آرام به این نتیجه رسید که اگر امروزه هدف غایی تلاش‌های مردمی و مدنی در ایران، برقراری دموکراسی است، راه تحقق چنین هدفی از مسیر حقوق برابر جنسیتی می‌گذرد. بنابراین در عین حال که در کنار سایر مردم برای کسب این خواسته مشروع انسانی حرکت می‌کنند، خواسته های خود را فراموش نکرده‌اند و اساسا آزادی و دموکراسی را بدون نیل به این خواسته‌ها ممکن نمی‌دانند. .
بنابراین دردهه دوم وسوم "رفع تبعیض جنسیتی" مطالبه اصلی جنبش زنان می گردد بگونه ای که تمامی فعالان زن با گرایشات مختلف آرام آرام دور آن حلقه میزنند . چنین تمرکزی به آنها کمک می‌کند تا در هر شرایط سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی، رفع تبعیض جنسیتی و تامین برابری حق زن و مرد  هدف و محور اصلی فعالیت‌هایشان قرار دهند ،اما با وجود مسالمت آمیز بودن این اهداف، متاسفانه همواره با مخالفت حکومت اسلامی ایران روبرو شده و نیروهای حکومتی بارها تجمعات زنان را که در راستای مطالبات حقوقی و اجتماعی خود برگزار شده است مورد هجوم قرار داده و زنان و فعالین جنبشهای زنان را مورد آزار و اذیت، دستگیری،زندان و محرومیت از حقوق انسانی و اجتماعی قرار میدهند.
با وجود تمام فشارهای حکومتی آنان همواره دست از تلاش برای احقاق حقوق خود نکشیدند و نخواهند کشید.
تجمع بزرگ 22 خرداد 1384 که در مقطع انتخابات در ایران و با خواست" تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان در قانون اساسی" برگزار شد که طبق بیانیه آن نشان داده شد که قانون اساسی جمهوری اسلامی یکی از موانع مهم بر سر برابری حقوق زن و مرد میباشد و یکی از پیش شرطهای رسیدن به برابری، همانا تغییر قانون اساسی ایران و انطباق آن با قوانین بین المللی و حقوق بشری میباشد.
این تجمع به شدت مورد سرکوب از سوی حکومت اسلامی قرار گرفت و چه بسیار از زنان شجاع سرزمین ما که در آن مورد ضرب و شتم و دستگیری و بازداشت وزندان قرار گرفتند.
از دیگر تلاشهای زنان ایران در سالهای اخیر" کمپین یک میلیون امضاء" در جهت تلاش برای تغییر قوانین ناعادلانه و زن‌ستیز در ایران، "کمپین ضد سنگسار"  و " کمپین بین‌المللی دفاع از حقوق زنان در ایران”   آزادی یواشکی و فعالیتهای بسیاری از زنان در داخل و خارج از ایران میباشد...
 عصر اصلاحات آغاز نشده ، ناکام متوقف گردید . ایران وارد فراز دیگری از اقتدارگرایی امنیتی – نظامی و سیاسی گردید . روندی که در انتخابات ۱۳۸۸ شتاب و ابعاد فزاینده نیز بخود گرفت . این روند بر فعالیتهای تمامی فعالان عرصه سیاسی و مدنی منجمله جنبش زنان نیز تاثیرات بسیار گذاشت .
جنبش سبز که در تاریخ معاصربه تکیه گاه مطالبات سرکوب شده اقشار مختلف ایران اعم از زنان و مردان ، قومیتها و مذاهب و اعتقادات تبدیل شده به حضور زنان جلوه ای دوباره می بخشد.
 فعالان جنبش زنان نیز که همواره تمامی تلاششان تغییر جامعه خود و بهبود شرایط زنان میباشد با توجه به این که اگرچه دمکراسی، خودبخود به نابرابری زن و مرد پایان نمی‌دهد، اما با گشودن راه برای مبارزه اجتماعی و فرهنگی و نقد ارزش‌های مردسالار، به پیشبرد آزادی زنان کمک شایان می‌کند، به صورت فعال در آن ظاهر میشوند . زهرا رهنورد به عنوان نماد رهبری کننده زن در جنبش سبز قرار میگیرد، ندا آقا سلطان به عنوان یک زن ـ زنی که به هیچ جریان یا گروه و دسته شناخته شده فعالان زن مرتبط نیست ـ به یکی از عمده ترین نماد های جنبش سبز تبدیل میگردد، بهاره هدایت ، نسرین ستوده و لیلا توسلی در کنار دهها زن جوان مبارز دستگیر ، بازجویی ، محاکمه و زندانی می‌شوند . هاله سحابی ، مادر صلح و سمبل عطوفت و مهربانی قربانی اقدامات سرکوبگرایانه باند امنیتی حاکم بر کشور میگردد . و هزاران نفر از همسران ، دختران و خواهران زندانیان، اینگونه جنبش زنان در دو عرصه عموم و فعالان مورد هجوم وحشیانه قرار میگیرد.
 زنان ایران در شرایطی به استقبال روز جهانی زن می روند که در جامعه ایران به شهروندان درجه دو، برانگیزنده فساد و گناه، عوامل و ابزار شیطان و ابزار برآورده کردن تمایلات جنسی مردان تقلیل یافته و از حق قضاوت محروم شدند؛ قانون حمایت از خانواده "چند همسری "را به رسمیت شناخته ، حق سرپرستی و حضانت کودکان پس از طلاق در نخستین دهه‌های جمهوری اسلامی از مادران سلب شده ، دیه زن نصف مرد و فرزندان دختر،  نصف فرزندان پسر ارث می برند، جدایی جنسیتی در دانشگاهها و محیطهای درمانی وسهمیه بندی جنسیتی در مراکز آموزشی روز به روز ابعاد بیشتری به خود می یابد، گرانی و تورم از هم گسیخته حلقوم جامعه را در هم می فشارد و کودکان وزنان در این میان بیش از همه اقشار دیگر آسیب می بینند و جنگ نیز از سوی دیگر سایه شوم و خود را بر منطقه انداخته است . فعالان زن در داخل کشور شرایط بسیار نا امنی را میگذرانند  ،ودر مواقعی نیز مجبور به مهاجرت اجباری و شرایط سخت زیستن در سرزمین دیگر میشوند..
اما آن بخش از فعالان زن که فعالیت در داخل را با تمامی محدودیتها ترجیح داده ، ناگزیر شده است در تمامی اقدامات خود افزایش فشارها ، سرکوب و محدودیته را تاب بیاورند.
میتوان گفت: تبعیض علیه زنان در قوانین، فرهنگ و ساختارهای اجتماعی، اقتصای و سیاسی، و در همه ابعاد و هسته‌های جامعه از خانواده تا دولت و از محافل مذهبی تا محافل روشنفکری، از شاخصه‌های بارز حکومت و جامعه ایرانی است. و اکثریت زنان ایرانی را نه تنها قوانین یا سیاست‌های حکومتی، بلکه فرهنگ مردسالار و سنت‌های ملی و مذهبی، از داشتن حقوق و امتیازات خود  محروم می‌ کند.
زنان ایران درحالی روز جهانی زن را پاس می دارند که با وجود به رسمیت شناخته شدن روز زن از سوی مجلس یازدهم ، هنوزنمایندگان به ظاهر زن  سخنان تحقیر کننده و زن ستیز بر لب میرانند، هنوز قوانین ضد حقوق زنان تصویب میشود وهنوزهم زنان موجودیتی تحت سیطره همه جانبه مردان دارند وفعالان زنان در زندان ، یا مهاجرت و یا محدودیتهای داخلی قرار گرفته اند .
وجود موانع و چالشهای فراوان باید ما را به این مهم برساند که بدون تحمل سختی، بدون پرداخت هزینه و البته اتحاد و همدلی، همکاری هیچ بی‌عدالتی و تبعیضی قابل تغییر نیست. مسیر اصلی این تغییر نه از سوی مردان و زنان قدرتمند و... ، بلکه از طریق آگاهی و حساسیت تک تک زنان و شهروندان عادی نسبت به خودشان و درک موقعیت و جایگاه‌شان در جامعه امکان پذیر است.
  ( Naghmeh Eslani  /  8 Mars 2015)     
ای زن !‌ به اتفاق ، کنون میکوش ..... کز تنگنای جهل برون آیی
بند نفاق پای تو می بندد ..... این بند را بکوش که بگشایی
ننگ است در صف تو جدایی ، هان ..... نام نکو ،‌به ننگ ، نیالایی
تا خود ز خواهشم چه بیندیشی ..... تا خود به پاسخم چه بفرمایی (سیمین بهبهانی)






هیچ نظری موجود نیست: