دوستان گرامی عید قیام و رستاخیزعیسی مسیح میان
ما مسیحیان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در اینجا به برخی از دلایل این اهمیت
اشاره مینمایم.
عیسی سه روز پس از مصلوب شدنش قیام کرد. او روز یکشنبه، صبح بسیار زود،
که در کتاب مقدس "روز اول هفته" نامیده میشود، قیام کرد. مرقس ۱۶: ۱-۶
به خاطر واقعه قیام عیسی در روز یکشنبه، مسیحیان در تمام جهان، عید قیام
را در روز یکشنبه جشن میگیرند و هر یکشنبه جهت پرستش خدا با هم جمع میشوند.
شرح وقایع رستاخیز عیسی مسیح رجوع شود به اناجیل چهارگانه یوحنا
20 – لوقا 24 – مرقس 16 – متی 28 )
طبیعت انسانی عیسی مسیح پیش از قیامش:
او پسر ابدی خدا به دنیا آمد. این بدان معنی است که او بدون کنار گذاشتن
طبیعت الهیاش، طبیعتی انسانی بر خود گرفت. این عمل "تجسم یا حقیر شدن" خوانده
میشود طبیعت انسانی او به صورت بدنی با تمام ضعفهای انسانی نمایانگر شد. عیسی مسیح
به عنوان پسر خدا میباشد که با تولدش طبیعت انسانی بر خود گرفت. واقعه تاریخی تولد
عیسی، بیانگر این موضوع است که او از نظر تاریخی از نسل داود و از قبیله یهودا بود
که زیر شریعت یهود، و از یک باکره به دنیا آمد. او از طریق تولدش، به طور کامل طبیعت
انسانی را مشابه طبیعت انسانی یک انسان سقوط کرده بر خود گرفت، با این تفاوت که او
مانند دیگر انسانها مرتکب گناه نشد. طبیعت انسانی عیسی، نه به دلیل اینکه در او گناهی
بود، بلکه به خاطر گناهان بشر خطاکار و اینکه به خاطر گناهان آنها بر روی صلیب مصلوب
میشد، طبیعتی ضعیف و ناتوان بود.
طبیعت روحانی عیسی مسیح پس از قیام:
عیسی مسیح توسط قیامش در جایگاه
رفیع خداوندی قرار گرفت ، که وجه مشخصه آن، "روح بودن آن" به طور کامل (روح
قدوسیت به مفهوم روحالقدس است) میباشد. واقعه تاریخی قیام مسیح، او را از نظر شرایط
تاریخی و ابدی، درجایگاهی قرار داد که کاملأ تحت تسلط روحالقدس بود. عیسی مسیح بهواسطه
قیامش، طبیعت انسانی ضعیف خود را کنار گذاشته، با گناه و مرگ قطع رابطه کرد. از آن
زمان به بعد طبیعت انسانی او تغییر شکل یافته، به طور کامل تحت کنترل روحالقدس قرار
گرفته و با او یک شده است. به همین دلیل است که در دوم قرنتیان ۳: ۱۷ نوشته شده است، "خداوند (مسیح) روح است." در اول قرنتیان ۱۵: ۴۶، مسیح، "روح حیاتبخش" نامیده شده است.
به همین ترتیب، در رومیان ۱: ۴، وجه مشخصه طبیعتِ قیام کرده انسانی او،
"روح قدوسیت" میباشد. او پیروزمندانه در جایگاه و مقام قدرتمندی قرار گرفت،
به طوری که ورای تمام آن چیزهایی بود که در زمان تجسم او بر زمین به خاطر محدودیتهای
طبیعت انسانیاش به او نسبت داده شده بود (متی ۲۸: ۱۸). پس از قیام، طبیعت انسانی عیسی مسیح، خداوندی کاملِ قدرت روحالقدس میباشد.
- نتیجه دوم قیام مسیح این بود
که عیسی معبدی جدید با نظام جدید پرستشی، بنیان گذاشت. این معبد، کلیسا است که در آن
خدای پدر در روح و راستی پرستش میشود.
یوحنا ۲: ۱۸- ۲۲ مرگ عیسی را تفسیر و تعبیر میکند؛ این تفسیر در قالب موضوع خراب شدن
معبد زمان عهد عتیق با تمام مراسم و آیینهای آن صورت میگیرد؛ همین آیهها قیام عیسی
را در رابطه با ساختن معبدی جدید با پرستش مخصوص به آن بررسی میکند.
تصویر و مفهوم آن :
مفهوم عیسی از این جمله چه بود: "این قدس (معبد) را خراب کنید و
من در سه روز آن را بر پا خواهم نمود"؟ این جمله تصویری است در عهدجدید در رابطه
با مرگ و قیام مسیح. عیسی مسیح بیش از سه سال قبل از مصلوب شدن و قیامش، این نبوتِ
مهم را در رابطه با مرگ و قیامش کرد. این نبوت به شکل یک معما بود، زیرا کلمات موجود
در آن هر کدام دارای دو مفهوم بودند. کلمه "معبد" ممکن است هم اشاره به
"معبد ساخته شده به سنگها" در اورشلیم، و هم اشاره به " معبد بدن"
داشته باشد. کلمه "خراب کردن" می تواند هم اشاره به "در هم کوبیدن
" ساختمان، و هم اشاره به "از بین بردن " بدن داشته باشد . و کلمه
"برپا نمودن" ممکن است هم اشاره به "بنای مجدد" یک ساختمان، و
هم اشاره به "قیام" بدن بکند. قیام بدن عیسی مسیح دلالت بر بنای کلیسا دارد.
پس مفهوم تمام این جمله بدین صورت است: "اگر چه توسط مصلوب کردن
من، شما یهودیان معبد بدن مرا از بین می برید، من در سه روز قیام خواهم کرد. و اگر
چه در نتیجه کشتن من، شما همچنین معبدهای سنگی خود و تمام آیینهای مذهبی مربوط به آن
را در هم می کوبید، من با قیام خود معبدی جدید با شیوههای جدید پرستش بنا خواهم کرد. منظور عیسی بنای کلیسا بود که در
آن خدای پدر در روح و راستی پرستش خواهد شد .یوحنا ۴: ۲۳- ۲۴
از زمان مرگ عیسی، ایمانداران یهودی و غیریهودی قادر بودهاند که به طور
مستقیم با خدای پدر، توسط فرزندش عیسی مسیح، ارتباط داشته باشند. افسسیان ۲: ۱۸؛ ۳: 12
ایمانداران، به وسیله ایمان از نظر روحانی در مرگ و قیام مسیح شریک هستند.
شراکت آنها با قیام مسیح ، اولأ به زندگی قیام کرده و تازه آنها با مسیح و ثانیأ به
قیامت بدنهای آنها در آینده اشاره دارد. این حقیقتی قطعی است که مسیحیان در مرگ و دفن
مسیح شریک بودهاند و این موضوع به "عادل شمردگی" آنها منجر شده است .عادل
شمردگی به این مفهوم است که ایمانداران از
جریمه گناهانشان آزاد شده، بخشیده شده، و عادل شمرده شدهاند. "قداست از نظر
اخلاقی" به این مفهوم است که ایمانداران از قدرت گناه آزاد شده، دیگر تحت تسلط
طبیعت گناهکارشان نیستند و قادرند که در مسیر تقدیس رشد کنند. مرگ عیسی مسیح به عنوان
کفاره گناهان، برای عادل شمردگی ایمانداران حائز اهمیت است و قطعأ منجر به عادل شمردگی
آنان شده است. به همین طریق، زندگی قیام کرده عیسی مسیح برای داشتن زندگی مقدس لازم
است و قطعأ منجر به تقدس ایمانداران میشود. مسیحیان، قطعأ، زمانی که بر روی زمین هستند
در شباهت به عیسی، در تقدس رشد خواهند کرد.
آخرین نتیجه قیام مسیح این است
که قیام او، قیامت بدنهای مسیحیان را در آینده تضمین میکند. قیام عیسی، ضامنی است
بر اینکه بدنهای مسیحیان نیز از میان مردگان قیام خواهند کرد. در زمان بازگشت عیسی
مسیح، تمام مسیحیانی که مردهاند، قیام کرده و با روحهای ابدی خود یک میشوند. و تمام
مسیحیانی که در زمان بازگشت مسیح زنده باشند، در لحظهای متبدل میشوند. بنابراین تمام
مسیحیان مانند عیسی مسیح، زندگی پرجلالی در روحها و بدنهای فانی خود خواهند داشت.
و در آخراینکه
وقتی ما به قیام عیسی از مردگان ایمان آوردیم و به خداوندی او اعتراف کردیم ، تولدی
تازه می یابیم، عادل می شویم، روح القدس به عنوان هدیه به ما داده می شود و به علاوه
ما با وی برخیزانید می شویم و در جای های آسمانی می نشینیم. همه این ها حقیقت و واقعیت
است و دلیل واقعی بودنشان هم این است که عیسی از مردگان برخاست.
۱ نظر:
چه مطالب جالبی چه خوب است که با این گفتار ساده تمام نکات قیام عیسی مشخص شده واقعا خواندن این مطالب درک قیام عیسی مسیح برایم بسیار راحت تر شد خیلی ممنونم شما با نوشتن این مطالب کمک زیادی به من و امثال من میکنید.
ارسال یک نظر